سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بخشنده باش نه با تبذیر و اندازه نگهدار و بر خود سخت مگیر . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :7
بازدید دیروز :0
کل بازدید :12084
تعداد کل یاداشته ها : 17
103/9/2
6:7 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
علی پیروی[20]
داستان زندگی +شعر +...

خبر مایه
بایگانی وبلاگ
 
تیر 90[10]
لوگوی دوستان
 

پیوند دوستان
 
دهاتی نفوذی

حدیث عشق یک حرفش به صد دفتر نمی گنجد

نه صد دفتر که در دنیای پهناور نمی گنجد

می نابی زچشم مست ساقی نوش جان کردم
که در خم و سبو وشیشه و ساغر نمی گنجد

در اینجا از محبت لاف زن نی گنج قارونی

که در کوی محبت گنج سیم و زر نمی گنجد

کلاه سلطنت را با همه حسن دل انگیزی

همین یک عیب بس باشد که بر یک سر نمی گنجد

به حسن و مال وزور و عمر جاه خود نکن تکیه

که چون باد صبایست و بیک کشور نمی گنجد

شکر خندی که گنجیده است در کنج لب نوششت

به جوی سلسبیل و چشمه کوثر نمی گنجد

ز روی ماه مهر و شمع وصبح و گل نمی بینی

چنین حسنی بجز در عارض دلبر نمی گنجد

هنر هایی که در مژگان چشم یار گنجیده

درون جان صد سرداروسر لشکر نمی گنجد

حلاوتها که گنجیده است در لب خند نوشینت

درون انگبین و غنچه وشکر نمی گنجد

بدون آنکه نزدیکت توان شد سوخت بنیادم

حرارتها که در عشق است در آذر نمی گنجد

دلم آتش گرفته است و از او خونابه می ریزد

بجز اینجا بجایی آب در آذر نمی گنجد


90/4/24::: 4:22 ع
نظر()
  
پیامهای عمومی ارسال شده
+ من آن رند خراب سینه چا ک خرقه پشمینم **که ملک عافیت را گوشه میخانه میبینم ///برای این ز خود بگذشته رسوا چه توفیری **کند گر رند تحسین و کند گر شیخ تکفیرم
+ آیا کسی پیدا شود از بیکسی یاری کند ...مرهم نهد بر زخمی جانی خریداری کند
+ چه دقیقه ای که بگذشت ز پیش دیده گانم **ز دقیقه ای که ساعت شب انتظار میزد **شب انتظار میزد دلم آنچنکه گویی**سرو پا همه زبان بود و صدای یار میزد
+ ای وارث سریر عدالت بیا بیا ***ای حاصل مجاهده انبیا بیا ***کرسی داد و مسند دین است منتظر ***ای دست و پای مردم بی دست و پا بیا