سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و از او پرسیدند بهترین شاعران کیست ؟ فرمود : ] شاعران در میدانى نتاخته‏اند که آن را نهایتى بود و خط پایانش شناخته شود ، و اگر در این باره داورى کردن باید پادشاه گمراه را این لقب شاید ( امرء القیس مقصود اوست . ) [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :11
بازدید دیروز :0
کل بازدید :11908
تعداد کل یاداشته ها : 17
103/2/27
8:55 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
علی پیروی[20]
داستان زندگی +شعر +...

خبر مایه
بایگانی وبلاگ
 
تیر 90[10]
لوگوی دوستان
 

پیوند دوستان
 
دهاتی نفوذی

به چه شیرین نمکی گوشه لب دارد یار

در رخ ساده دو صد نقش عجب دارد یا ر

موی افشانده بگرد رخ همچون قمرش

روز روشن به میان دل شب دارد یار

هر که دید آن قد موزون و لب شیرین گفت

نخل گلزار بهشت است و رطب دارد یار

گر گروهی در میخانه ببستند چه غم

در عیاق نگه اش آب عنب دارد یار

مژه اش غارت جان کردو نگه غارت دل

گو ز چنگیز و ز تیمور نصب دارد یار

گل و مل شمع و شکر پسته و بادام و سپند

در صنم خانه رخ بزم طرب دارد یار

دل صد سلسله جان را به جلو میفکند

چشم صد قافله دل را به عقب دارد یار

بر نخیزد دل بیمار من از گنج لبش

که بدرمان طب عشق مطب دارد یار

این یکی حسن ز هر حسن دگر حسن تر است

که دلی در گرو طاعت رب دارد یار

سخت افتاده به دنبال دلم پیرویا

ارث بابا ز من خسته طلب دارد یار

گاه گاهی به سلامی دل ما شاد کند

جان بقربان کلامش که ادب دارد یار


  
پیامهای عمومی ارسال شده
+ من آن رند خراب سینه چا ک خرقه پشمینم **که ملک عافیت را گوشه میخانه میبینم ///برای این ز خود بگذشته رسوا چه توفیری **کند گر رند تحسین و کند گر شیخ تکفیرم
+ آیا کسی پیدا شود از بیکسی یاری کند ...مرهم نهد بر زخمی جانی خریداری کند
+ چه دقیقه ای که بگذشت ز پیش دیده گانم **ز دقیقه ای که ساعت شب انتظار میزد **شب انتظار میزد دلم آنچنکه گویی**سرو پا همه زبان بود و صدای یار میزد
+ ای وارث سریر عدالت بیا بیا ***ای حاصل مجاهده انبیا بیا ***کرسی داد و مسند دین است منتظر ***ای دست و پای مردم بی دست و پا بیا